نوشته : Ellie Lisitsa

⬅️ حراست از رابطه در برابر عوامل اضطراب زا و قرار گرفتن در معرض تند بادهایی که از ارتباط عاطفی بر می آیند یک اولویت است . زوجهایی که در شرایط اضطراب زا با مشاوران تماس می گیرند در یک مسئله اشتراک دارند : می خواهند بدآنند همه چیز مرتب است یا نه . می خواهند بفهمند که تنها نیستند و مشکل حل می شود . متاسفانه اکثر افراد با خیال خام قصه های شاه پریان که مدام در کودکی به خورد آنها داده می شود بزرگ می شوند ، اما عده کمی درک درستی از رابطه سالم دارند و شمار کمتری می دانند اینکه دیگر رابطه ای وجود نداشته باشد قریب الوقوع خواهد بود . ايجاد رابطه بر اساس فهم گمراه کننده ای که بر پایه تصور رویائی زندگی در کنار هم تا ابد و با خوبی و خوشی بنا می شود خطرناک است .‌ اولا ، اصلا چیزی بنام رابطه بی عیب و نقص وجود ندارد ‌به این دلیل ساده که اصلا هيچکس یی عیب و مشکل نیست و تازه ، چه کسی این عالی و کامل بودن خود به خودی را دوست دارد ؟‌ چه کسی دوست دارد در در دنیایی زندگی کند که همه مثل هم هستند ؟ اگر منابع ارتباطی همچون اطلاع داشتن از خصوصیات اخلاقی ، شوخی های خودمانی و عادت های عجیب و غریب برای پیدا کردن نقاط مشترک نبود ، اصلا کسی عاشق می شد ؟ اما همه عیب های آدمها جای افتخار ندارند . خصوصیات اخلاقی که در تب و تاب اولیه عشق از نقاط مثبت طرف مقابل به حساب می آمدند ، با گذشت زمان دیگر خواستنی نیستند و بیشتر مایه مشاجره و دعوا می شوند . این جنگ و جدال وقتی بالا می گیرد که دو طرف به زحمت سعی دارند سکوت اختیار کنند . اما این کمکی نمی کند و چوب خط پر می شود و همسران بالاخره با فهرست بلند بالایی از مسائلی که آنها را بیچاره کرده است , به مرز انفجار می رسند . اما اینجا نکته ای هست . چه بحران امروز خفیف باشد چه خطیر ، مسائل پنهان شده در لایه های زیرین اختلافات همیشه مشابه هستند و ریشه در موضوع اعتماد و ارتباط دارند . شما که آدم آهنی طرف نیستید ، پس نمی توانید ذهن همدیگر را بخوانید . ساده بگویم همه اختلافات بیشتر در ناتوانی برای ابراز کافی تفاوت ها ، احساسات و نیازها ریشه دارند . اجازه بدهید مثالی بزنیم : خانمی در یک رستوران در انتظار شوهرش نشسته است و حسابی داغ کرده چون احساس می کند به او بی توجهی شده و حالا می بیند که بعد از کلی زحمت برای برنامه ریزی قرار امشب ، میز گرفتن و خالی کردن برنامه ها ، آقا هیچ اهمیتی قائل نشده و این وضعیت اعصاب خورد کن را درست کرده است ولی نمی داند که شوهرش همین الان مشغول کادو پیچ کردن هدیه ای برای اوست . حالا تصور کنید اگر خانم به آقا اعتماد داشته باشد وضعیت چطور خواهد بود . به جای اینکه خیلی سریع به بدترین حالت ممکن فکر کند می توانست صبورانه منتظر بماند و تاخیر آقا را شخصی نکند . او که می داند شوهرش او را دوست دارد و وقت گذاشتن برای او را از هر جیزی مهمتر می داند ، می تواند به این فکر کند که شاید مشکلی پیش آمده و با آقا تماس بگیرد یا با یکی از میهمانان گرم صحبت بشود و با یکی دو تا از آنها آشنا بشود تا همسرش سر برسد . شاید هر وضعیتی حتما به این صورت پیش نرود ، اما لازمه و پیش شرط برای هر موقعیتی اعتماد است که با چشم بندی و اجی مجی کردن ظاهر نمی شود و این است که دقیقا چرا برای زوجین آنقدر مهم است که از رابطه خودشان مراقبت کنند تا بتوانند فرهنگ قدردانی را ایجاد کنند ، به جای روی برگرداندن به هم روی بیاورند ( ۱ ) و به نقشه عشق ( ۲ ) همدیگر نگاهی بیاندازند . ارتباط عاطفی یعنی اینکه بتوانید بهترین ها را در یکدیگر ببینید و از هم انتظارات مثبت داشته باشید تا قادر باشید رابطه خود را در مسائل استرس زا و طوفان ها محافظت کنید .‌ در واقع بیشترین چیزی که زوج های گیر افتاده در شرایط استرس زا می خواهند ، ایجاد دوباره رابطه ای محکم و سلامت است ‌ . اولین قدم برای بازسازی پیوندها ایجاد ارتباطی غیر دفاعی و بی پرده است . با انجام این کار همسران می توانند دلایل پنهان و الگوهای رفتاری برای انتخاب های یکدیگر را پیدا کنند و ناراحتی های خود را آرام تر و سازنده تر بیان نمایند و شاید برای اولین بار هر روز از تاثیری که بر روی هم می گذارند با خبر شوند . داشتن این طرز صحبت و مکالمه آسان نیست . بنابر این مثل یاد گرفتن دوچرخه سواری تمرین برای فراگیری ایجاد ارتباط صمیمانه دشوار است . کافی است که به یک عادت تبدیل شود تا از دیدن اینکه چطور این راهبرد طبیعی سالم شروع به ایجاد حس تاثیر گذاری می کند شگفت زده شوید .

⭕️ دکتر گاتمن ( ۳ ) سه مهارت و یک قانون برای داشتن گفتگویی صمیمانه پیشنهاد داده است :

🟡 قانون : درک کردن مقدم بر راه حل است . هدف از داشتن گفتگوی صمیمانه فقط فهمیدن است و نه حل مسئله . روندهای ناپخته حل مسئله‌ می خواهند که همه را ساکت کنند . حل مسئله و ارائه راه چاره فقط باید وقتی آغاز شود که دو طرف احساس کنند کاملا یکدیگر را درک کرده اند .

🟢 مهارت اول : بیان احساسات در قالب کلمات

وقتی همه بتوانند تصاویر ، عبارت ها ، استعاره ها و واژه هایی را مناسب احساس خود پیدا کنند ، تنش ها رفع می گردند و گفتگوها عمیق تر و صمیمی تر می شوند چراکه واژه ها فاش می کنند شما که هستید .

🟠 مهارت دوم :پرسیدن سوالات بی پرده

پرسیدن این پرسش ها کمک می کند یک طرف در احساسات دیگری مکاشفه کند . این مکاشفه هم از طریق طرح سوالات هدف دار مانند : اینجا بدترین فاجعه ای که می شود تصور کرد چیست ؟ و یا با گفتن عبارت های مشخصی مثل : برایم تعریف کن ! برای کشف و ساختن احساسات امکان پذیر می شود ‌.

🔵 مهارت سوم : نشان دادن همدلی

همدلی یعنی صحه گذاشتن . همدلی آسان نیست . مهارت های اول و دوم کمک می کنند که افکار ، احساسات و نیازهای دیگران را در یک گفتگوی صمیمانه ، حس و کشف کنیم اما همدلی به معنای آن است که بتوانیم نشان بدهیم این افکار ، احساسات و نیازها اهمیت دارند تا بفهمیم چرا طرف مقابل چنین تجربیاتی داشته است . این لزوما به این مفهوم نیست که شما با او موافق و هم نظر هستید . مثلا ممکن است خاطرات یا برداشت متفاوتی از اتفاقات داشته باشید. همدلی ارتباطی است که در آن به طرف مقابل می فهمانید که افکار ، احساسات و نیازهای او اعتبار و اهمیت دارند . شما هم برداشت و تفسیر خودتان را دارید اما هر دو مورد تائید هستند .‌

🟥 برای آنکه راجع به این مهارت‌ها بیشتر بدانید با من دکتر افسانه وکیلی در مرکز مشاوره مهر تماس بگیرید .

💠 کلید واژه ها :
(۱) Love maps
(۲) Turning toward
(۳) Dr. John Gottman

منبع : https://www.gottman.com/blog/dr-gottmans-3-skills-and-1-rule-for-intimate-conversation/